ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
گروه فرهنگی ، نگار گوهری – هشتم شهریور سومین سالروز خاموشی آوازه خوان شهیر ایرانزمین ، «فرهاد مهراد» است.
توی قاب خیس این پنجره ها عکسی از جمعه غمگین می بینم
چه سیاهه به تنش رخت عزا تو چشاش ابرای سنگین می بینم
داره از ابر سیاه خون می چکه جمعه ها خون جای بارون می چکه
نفسم در نمیاد، جمعه ها سر نمیاد کاش می بستم چشامو این ازم برنمیاد
داره از ابر سیاه خون می چکه جمعه ها خون جای بارون می چکه
عمر جمعه به هزار سال می رسه جمعه ها غم دیگه بیداد می کنه
آدم از دست خودش خسته می شه با لبای بسته فریاد می کنه
داره از ابر سیاه خون می چکه جمعه ها خون جای بارون می چکه
جمعه وقت رفتنه موسم دل کندنه خنجراز پشت می زنه اونکه همراه منه
داره از ابر سیاه خون می چکه جمعه ها خون جای بارون می چکه
این ترانه تنها یکی از جاودانه هایی است که شعر آن را شهیار قنبری ، آهنگ آن را اسفندیار منفردزاده و فرهاد خواند .
سلام عزیزم قشنگ بود مثل همیشه
مرسی ار حضور گرمت
تا سلامی دیگر بدرود
در ضمن لینک یو رو هم گذاشتم
به اغازم/ که با چشمانی داغ بدان مژه میکوبم / کودکی بی استخوانم را می بینم که در هجوم وهم انگیز بادهای بی ترانه نشسته ام/ نشسته ام میان دو ریل موازی وهر روز تا انتهای نرسیدن را خواهم دید/شکسته ام در خیال پژمرده پنجره ای که که مهتاب را در اغوش میگرد/ لحظه ها را میگزم تا روز نگذشته ترا بجویم/.....