بیتوته

شعر و ادب

بیتوته

شعر و ادب

شعر . مهدی قدیری

باد ها می وزد و چون پر کاهیم هنوز...

پی شن ریزه ی افتاده به چاهیم هنوز...

سنگ ها از عطش قعر زمین نعره زدند

این چگونه است به اندازه ی آهیم هنوز ؟

ماه تسخیر شد و سجده بر این قافله برد

ما پی دیدن رخ در دل ماهیم هنوز... !

وای بر ما که پی راه بران می گردیم

وای بر ما که در اندیشه ی شاهیم هنوز...

قرن ها مانده که تصویر زمان پاک شود

"چای و سیگار و نماز" ، بین راهیم هنوز...

 

        ************

با چه رویی سخن از شادی ما می گویید ؟

دستتان خونی و از عدل خدا می گویید؟

چه غلط ها که نکردید پس پرده ی دین

تف به درگاه خدایی که شما می گویید .

                                                              (مهدی قدیری)

نظرات 2 + ارسال نظر
قاس دوشنبه 23 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 09:12 ق.ظ

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما
از شعر بسیار زیبای شما لذت بردم
به امید داشتن روزهای بهتر و بهاریتر
بدرود

مینا یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1384 ساعت 07:28 ب.ظ

سلام.شعرتاتون عالی بود مخصوصا اخری که گفتید:
با چه رویی سخن از شادی ما میگویید....
موفق باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد