بیتوته

شعر و ادب

بیتوته

شعر و ادب

کوتاهترین داستانهای جهان

دنیا، دنیای پر از حرکت...

پر از تکاپو... و خالی از وقت.

همچنان همه چیز به سمت کوتاهی و کوچک شدن می رود.تنهایی

کتاب دو زبانه ی « داستان های 55 کلمه ای یا کوتاهترین داستانهای دنیا » برگردان « گیتا گرکانی » در دستم است. این کتاب را « استیوماس » و به گفته ی خود برای اثبات اینکه اگر حرفی برای گفتن باشد می توان آن را در کلماتی کوتاه تر از آنچه فکرش را می کنیم ، گفت.

فکر می کنم گاهی اگرچه ضربه های ناگهانی پایان داستان که نقش برگشت مسیر طی داستان را بازی می کنند، به کوتاهی این داستانها کمک می کند ، اما به نظر به سمت یکنواخت شدن داستانها نیز کشیده شده است.

در زیر دو داستان را که البته برایم لذت بخش بود را می خوانید :

 

حوادث

 

رجینالد کوک پیش از ازدواج با سیسیل نورتوود، سه همسرش را به خاک سپرده بود.

به سیسیل گفت: « حوادث تاسف بار. »

سیسیل جواب داد: « چقدر غم انگیز، آن ها ثروتمند بودند؟ »

رجینالد گفت: « و زیبا. »

آن ها ماه عسل شان را در کوههای آلپ گذراندند.

بعدها، سیسیل به هخوابمسر تازه اش گفت: « می دانی، عزیزم، شوهر اول من در یک حادثه ی تاسف بار در کوهستان کشته شد. »

جاستین مارلو جواب داد: « چقدر غم انگیز. »

                                                 

                                                  مارک کوهن

 

در دل شب

 

نگاه، لبخند، دندانها، لب ها، صدا، سکس، اتومبیل، احساس، آپارتمان، نیمکت، موسیقی، رقص، نورها، نوشیدنی، رطوبت، خشکی، نرمی، منقبض، سریع، تند، آهسته، راحت، سخت، ساق پا، زانو، شانه ها، سینه، انگشتان، ابریشمی، خشن، نفس، اتاق پذیرایی، اتاق خواب، دستشوئی، آشپزخانه، زیرزمین، تختخواب، بالش، ملافه ها، دوش حمام، سیگار، قهوه، جوراب ها، سینه بند، لباس، پیراهن، برهنه، تلق تلق، در، شوهر، درهم ریختگی، قتل، لباس ها، پنجره.

                                                  

                                                                          دیک اسکین

نظرات 1 + ارسال نظر
وحید (ن) سه‌شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 12:23 ب.ظ

داستان در دل شب خیلی قشنگ بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد