ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
داریو فو ـ فرانکا رامه
ترجمه: نازنین قازیاری
موسیقی : ( نور برروی زنی که بر سکوی پایین صحنه به پشت دراز کشیده و به خود می پیچد ودر تقلاست می تابد.)
نه نه خواهش می کنم ! خواهش می کنم دست نگه دار ! اونجوری نه ، نفسم در نمیآد ! داری منو لِه می کنی . بسه، میشه گردَنمو لیس نزنی ؟ نه تو گوشمم نه ! آره گفتم که این کار رو دوست دارم . . . و دوست هم دارم. . . ولی نه اینکه زَبونت وِز وِز کنه اون تو ، مثل تخم مرغ بهم زن . و خودت هم نتونی کنترلش کنی . وای خدا مگه تو چند تا دست داری ؟ بذار نفس بکشم . .نفسم دَر نمی آد ! بلندشو از رو من !
(زن می نشیند، انگار که خودش را از زیر مرد آزاد می کند .)
اوف ف ف ! بالاخره ! دینگ دینگ ! (سپس مثل صدای داور در رینگ ) بر گردین سرِ جای خودتون!( بعد رو به مرد) به این میگی عشق بازی ؟ بله اتفاقا من از عشق بازی لذت می برم ولی فکر نمی کنی یه کمی عشق هم باید توش داشته باشه؟ اوه درسته . البته . من رُمانتیک و حساسم . تو لازم نیس این حرفو بزنی. . . پس اینو چی میگی . . . من مثل یه ماشین پینبال نیستم . نمی تونی یه پولی تو سوراخ بندازی و شروع کنی به حمله کردن و انتظار داشته باشی که تمام چراغ هام روشن بشه، با خشونت رفتارکنی و من هم خودمو یه وَری کنم , می بینی؟
(با دلخوری ،می ایستد .)
دانلود متن کامل نمایشنامه...