بیتوته

شعر و ادب

بیتوته

شعر و ادب

محمود دولت آبادی

کوتاه بر زندگی و آثار دولت آبادی

مطلب ذیل توسط گروپ شعر و ادب تهیه گردیده اما مناسب دونستم به لحاظ معرفی کوتاه و تقریبا کامل زندگی و آثار دولت آبادی در اینجا استفاده کنم.

محمود دولت آبادی 

محمود دولت آبادی نویسنده معروف معاصر در سال ۱۳۱۹ در دولت آباد سبزوار متولد شد و در خانواده ای روستایی که از راه کار بر زمین سخت کویر ؛ روزگار می گذراندند بزرگ شد . کودکی اش در روستا سپری شد . برای تحصیل به دولت آباد رفت و همزمان به کارهای گوناگونی از جمله کفاشی و سلمانی گری تا کارگری در کارخانه پرداخت .

دوران کودکی او در بحبوحه جنگ جهانی دوم و فقر ناشی از آن و سرخوردگی‌‏های پس از جنگ و اقتدار روس‌‏ها بر ایران سپری شد.
همه این عوامل و عشق توأم دولت‌‏آبادی به ادبیات و هنر, باعث شد که او جنگ برای نوشتن را آغاز کند، همان گونه که در نوشته‌‏هایش اظهار می‌‏دارد که" من در ادبیات نبردی را آغاز کرده‌‏ام، که از آن باید پیروز بیایم بیرون, توجه می‌‏کنید این نبرد من است. " و از همان آغاز نفرین نوشتن با او همراه و همزاد شد.

 در ۲۰ سالگی به تهران مهاجرت کرد و برای جامه عمل پوشاندن به دغدغه های اصلی ذهنش به کار نوشتن و بازی در تئاتر مشغول شد و از راه کارگری در چاپخانه امرار معاش می کرد .

دغدغه نوشتن با او قبل از مهاجرت به تهران او را به نوشتن چند داستان از سال ۱۳۳۷ واداشت .

از سال 1340 تا 1353 تأتر و داستان نویسی، دوشادوش هم، ذهن دولت‌‏آبادی را تسخیر کرده بود.او در همین سال تأتر را برای همیشه کنار می‌‏گذارد , اگر انتشار نمایش‌‏نامه ققنوس و یا فعالیت دولت‌‏آبادی را برای تشکیل سندیکای تأتر در یکی دو سال بعد از انقلاب مستثنا بدانیم ؛ اما از پانزده سال هم نفسی با تأتر و به خصوص بازیگری چیزهای زیادی برای او باقی مانده است که یکی هم ژست‌‏ها‌ی هنر پیشه‌‏واری است که اینک کاملاً درونی شده و به وجهی از رفتار طبیعی و روزمره او تبدیل شده است.

ادامه مطلب ...

آلبر کامـو...(خلاصه ای از آثار و زندگی)

  آلبر کامـو... آلبر کامو

      آلبر کامو نویسنده بزرگ فرانسوی قرن بیستم، در سال 1913 در موندُوی الجزایر دیده به

جهان گشود او را یک« فیلسوف بیهودگی » می نامند. فیلسوفی که
 تحت تأثیر مستقیم

اندیشه های یونانی و فیلسوفانی همچون ژان پل سارتر، فردریش
 نیچه و آگوستین بود.

      کامو اندیشمندی آکادمیک و آموزش دیده نیست. بلکه اندیشمندی است که به دنبال راهی
به منظور پیدا کردن معنایی برای حیاتی که در معرض تهدید و خطر
 بِِی معنایی است. آلبر کامو را
 
قبل از اینکه به عـنوان یک فیلسوف بشناسیم باید او
 را یک نویسنده قهار بدانیم. نویسنده ایی

که اندیشه هایش را توسط نوشته های
 زیبایش در سراسر دنیا پراکنده شده. نوشته هایی که

سر آمد آنها کتاب طاعون است.
 

توان کامو در نویسندگی به حدی بود که در سال 1957 جایزه ادبی نوبل را بدست
 آورد. هر چند

بسیاری معتقدند حمایت حکومت های سرمایه داری از کامو منجر به
 تحویل جایزه نوبل به او

شد، اما هیچگاه توانایی این نویسنده بزرگ را نباید به 
 فراموشی سپرد. نوشته های کامو

راهی برای دست یابی به فلسفه نوین فرانسه است.
 فلسفه کامو دارای دو مرحله است. فصل

مشترک این دو مرحله پیش فرض های 
 بی خدایی، فناپذیری روح و بی تفاوتی کاینات نسبت به
شوق و انگیزه انسانی است
 و فلسفه او حول محوری می چرخد که به آن تحول گویند.

                               « تحول در نظام ارزشی نهفته است. ».

     مرحله اول اندیشه کامو مفهوم بیهودگی است. بیهودگی احساسی از رویارویی جهان غـیر

عقلانی با آرزوی نومیدانه انسان برای یافتن وضعیت خویش در آینده است.
او فلسفه ها و

مسایلی را که این امر را به فراموشی می سپارند را نفی می کنند.
 فلسفه هایی مانند «

اگزیستانسیالیسم » و مسایلی همچون ایمان دینی و انتحار. از
 درک بیهودگی سه پیامد به

وجود می آید که کامو آنها را « عـصیان »،« آزادی»
و « شور» می داند. عـصیان عـبارت است از

اعـتراض و نافرمانی در برابر
« طبیعت بشری »؛ آزادی شروع زندگی نو است و شور چنین زندگی
ایست.

مرحله دوم اندیشه کامو چیزی نیست به جز همان مرحله اول با این تفاوت که تأثیرات عـوامل

اجتماعی بر سه عنصر « عـصیان »، « آزادی » و « شور» را به حساب
 می آورد و تفکر انسان را

در شرایط آموزشی و اجتماعی مختلف متفاوت می داند.
 فلسفه کامو را می توان نوعی

فلسفه« اگزیستانسیالیسم » نامید هر چند که تفاوت
 عمده ای بین این دو وجود دارد و این

تفاوت آن است که کامو به « طبیعت بشری»
 اعـتقاد دارد، اعـتقادی که « مارتین هایدگر » و «

ژان پل سارتر » آن را نفی
 می کنند.

  آلبر کامو در سال 1960 در یک حادثه رانندگی حومه شهر پاریس در حالی که تـنها 47 سال

ازعمرش می گذشت دیده گان از جهان فرو بست.

برتولت برشت

برتولت برشت
برتولت برشت ( 1956 ـ 1898 ) را بیشتر به عنوان نمایشنامه نویس و بنیانگزار تئاتر حماسی و به خاطر نمایشنامه های مشهورش چون زندگی گالیله , ننه دلاور و فرزندانش , زن نیک ایالت سچوان , دایره ی گچی قفقازی, آدم آدم است, ارباب پونتیلا و نوکرش ماتی, مادر, و سایر آثار نمایشی اش می شناسند. اما برتولت برشت افزون بر این که نمایشنامه نویسی اندیشمند وکارگردانی بزرگ بود, شاعری خوش قریحه نیز بود و شعر ها و ترانه ها و سرود ها و تصنیف های زیبا, پر معنا و دل انگیز بسیار سروده است.

برتولت برشت سرودن شعرهایش را از پانزده سالگی و پیش از شروع نمایشنامه نویسی آغاز کرد و نخستین سروده هایش را بین سال های 1913 تا 1917 سرود و آن ها را در نشریات محلی منتشر کرد. در سال 1918 , هنگامی که به خدمت سربازی اعزام شد, افزون بر کار در بیمارستان نظامی پشت جبهه, سروده هایش را همراه با نواختن گیتار برای سربازان می خواند و آن ها را مجذوب نوای گرم و سرودهای دلنشین خود می ساخت.

به قول ارنست فیشر شعرهای برتولت برشت به انسان کمک می کند تا دیوار بلند و ضخیم نادانی, دروغ, فریبکاری و تاریکی را بشکافد و در آن رخنه ای, هر چند کوچک, برای عبور روشنایی حقیقت پدید آورد.

برتولت برشت همه گونه شعری سروده و در تمام حوزه های شعری طبع آزمایی کرده است, از شعر های ساده و بی پیرایه ی کودکانه تا شعرهای آموزشی برای دانش آموزان, از شعرهای روشنگرانه برای کارگران و کشاورزان تا شعرهای ادیبانه برای روشنفکران, از شعر عاشقانه تا شعر سلحشورانه, از شعر غنایی تا شعر حماسی, از شعر طنزآمیز و هجو پردازانه تا شعر جدی, از شعر های سنگین اجتماعی تا تصنیف های سبک کوچه و بازار.

شعرهای نمایشی برتولت برشت از مهم ترین شعر های او هستند. این ها شعرهایی هستند که به صورت سرود, تصنیف یا ترانه در متن نمایشنامه های او وارد شده اند و به مناسبت های موضوعی خاص, یا برای غنا بخشیدن به موضوع و افزایش میزان اثرگذاری و جلب توجه و جذاب و شورانگیز کردن متن , به صورت پیش درآمد, میان پرده , موًخره یا درمیان متن آورده شده و توسط بازیگران تک خوان یا گروه همسرایان, گاهی دکلمه و گاهی همراه با موسیقی به آواز خوانده می شوند. و نمایشنامه های مهم برشت سرشار است از این قبیل شعرها و سرودها.

این شعرها اغلب طنزآمیز یا هزل آمیز هستند و زیر پوسته ی زبان مطایبه آمیز و شوخ طبعانه ی خود, معناهای بسیار جدی هشدار دهنده و آگاهاننده دارند و پیام رسان ایده های نقادانه و اجتماعی برشت هستند. نقد برشت در این سرود ها نقدی کوبنده و گزنده است و چون پتکی سنگین بر ساختار باورهای سست بنیاد اما سخت جان و دیرمان فرود می آید و آن ها را به لرزه در می آورد.

بیشتر نمایش های مهم برشت در بر گیرنده یک یا چند سرود و ترانه و شعر است.

در این نوشته , نگاهی گذرا و کوتاه می کنیم به شعرهای نمایشی برتولت برشت در نخستین نمایشنامه اش با عنوان « بعل» .



در سال های 1919ـ 1918 برتولت برشت نخستین اثر نمایشی اش را به نام

« بعل» تصنیف کرد که چهار سال بعد برای نخستین بار در لایپزیگ به اجرا در آمد.
ادامه مطلب ....

با من به جورجیا بیا - برتولت برشت - فارسی: بهروز مشیری


بنگر این شهر را و ببین
که فرتوت است.
به یاد آر که روزگاری، چگونه محبوب بود.
اکنون با چشم درون در آن منگر
به سردی بنگر و بگو
که فرتوت است.
با من به جورجیا بیا
تا شهری نو در آن بنا کنیم.
و زمانی که این شهر نیز به سر آید
ما، در آن جا، نخواهیم ماند.
بنگر این زن را و ببین
که سخت سرد است.
به یاد آر که روزگاری چه زیبا بود.
اکنون با چشم درون در آن منگر
به سردی بنگر و بگو
که چه پیر است.
با من به جورجیا بیا
بگذار در آنجا،
در پی زنان خوبروی باشیم
و زمانی که آنان
نیز پیر شوند
ما، در آنجا، نخواهیم ماند.
.

.

بنگر اندیشه هایت را و ببین
که کهنه اند.
به یاد آر که روزگاری چه نو بودند.
اکنون با چشم درون در آن منگر
به سردی بنگر و بگو
که کهنه اند.
با من به جورجیا بیا
در آنجا خواهی دید
بسیاری اندیشه های نو را
و زمانی که این اندیشه ها
نیز کهنه شوند، ما، در آنجا، نخواهیم ماند.

صمد بهرنگی

صمد بهرنگی
"صمد بهرنگی" در دوم تیر ماه 1381 در محله چرنداب تبریز ، کوچه اسکویی در خانواده ای که فقر در خانه شان چمبره زده بود ، متولد شد ؛ او که از همان کودکی با فقر زاده شده بود ، روحش با فقر عجین شد و تا آخر عمر نیز به مردم طبقه ای که از آن برخاسته بود، پشت نکرد. سال 1325 نام او را در مدرسه 21 آذر نوشتند ، سال های مدرسه می گذشت و روح "صمد" از رنجی که مردم طبقه اش می کشیدند ، رنج می برد و همین مساله برای او دردسرهایی نیز در پی داشت ، سال 1331 به دبیرستان "تربیت" تبریز راه یافت ، اما دست از بحث های داغ پیرامون مسائل روز بر نمی داشت ، به طوری که همین امر مادرش و پدرش را
واداشت که به شکل جدی به او تذکر بدهند و او را از راهی که برگزیده بود ، بازدارند. سال 1334 به دانشسرای مقدماتی راه یافت...
ادامه ...

ه.ا.سایه(هوشنگ ابتهاج)

درباره امیرهوشنگ ابتهاج
آینه در آینه
امیرهوشنگ ابتهاج (هـ. الف. سایه) شاعر و ادیب
- متولد ۱۳۰۶ رشت
- پایان تحصیلات متوسطه در زادگاه
- چاپ اولین مجموعه اشعار با نام «نخستین نغمه ها» در رشت ۱۳۲۵ که در قالب شعر کلاسیک بود
- انتشار مجموعه «سراب» نخستین تجربه در زمینه شعر نو ۱۳۳۰ انتشارات صفى على شاه
- انتشار اولین مجموعه از سیاه مشق دربرگیرنده شعرهاى ۲۵ تا ۲۹
- انتشار مجموعه «شبگیر» ۱۳۳۲ نشر توس و زوار
- انتشار مجموعه «زمین» ۱۳۳۴ انتشارات نیل
- «چند برگ از یلدا» مجموعه شعر، تهران ۱۳۳۴
- «یادگار خون سرو» ۱۳۶۰
- انتشار مجموعه «سیاه مشق» ۱ و ۲ و ۳ شامل مجموعه غزلیات، رباعى ها، مثنوى ها، دوبیتى و قطعه
- سرپرست واحد موسیقى رادیو حدفاصل ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶
- مدیر برنامه هاى جاودان موسیقى رادیو: گل هاى تازه و گلچین هفته
- پایه گذار گروه موسیقى چاووش
متشکل از بهترین موسیقیدانان مرکز حفظ و اشاعه، محمدرضا لطفى، شجریان و... که سروده هاى انقلابى اش درآستانه انقلاب، بر حافظه همگان نقش بسته است.
224301.jpg
- سرودن ترانه هاى جاویدانى همچون «تو اى پرى کجایى» با صداى قوامى و دیگران
- انتشار مجموعه «آینه در آینه» گزیده اشعار به انتخاب دکترمحمدرضا شفیعى کدکنى ۱۳۶۹ که تاکنون از چاپ دهم نیز گذشته است.
- تصحیح دیوان حافظ با نام «حافظ به سعى سایه» که از معتبرترین تصحیحات دیوان خواجه است.
ادامه...