بیتوته

شعر و ادب

بیتوته

شعر و ادب

کوه سرگردان در راه

daneshvar


این مردم نمى توانند آبستراکسیون را بفهمند.مثلاً آقاى محصص تابلوهایى دارد که گاه خود من در درک آنها مشکل دارم و گاه به سختى آن را مى فهمم پس مردم عادى چه کنند. پدر من درآمد تا بتوانم به این نثر ساده دست پیدا کنم. ما در دوره دکتراى ادبیات در دانشگاه تهران با اصول استادى مانند فروزان فر روبه رو بودیم که مى گفت اگر وصاف را مى خوانید باید نمونه نثرى مانند آن بنویسید و یا بیهقى را باید به سبک خود او بنویسید (جالب اینکه نثر بیهقى بسیار ساده است و همین هم باعث زیبایى تاریخ او شده است) بنابراین من با توجه به این تجربیات فکر نمى کنم ملت ایران بتواند با فرم هاى انتزاعى خو بگیرد. البته من این فرم ها را رد نمى کنم و هر کس مى تواند سلیقه و اصول خودش را داشته باشد. اما در همان نقاشى مثلاً به این کار پروانه اعتمادى نگاه کن (خانم دانشور به تابلوى پروانه اعتمادى که بر دیوار است اشاره مى کند) دقیقاً به نقاشى سنتى ایرانى نظر دارد. خطوط در این نقاشى به مانند هنر اسلامى دایره وار هستند که اشاره به سیطره خداوند بر محیط دارند. این کار و نمونه این آثار را همه مى فهمند و دوست دارند... بنابراین من انتزاع را در ایران قبول نمى کنم. من که فقط براى نخبگان نمى نویسم براى همه مى نویسم. سووشون خیلى نثر ساده اى دارد، اما هنوز بعد از ۳۶ سال از چاپ اول آن منتشر مى شود و خوانده مى شود و به راحتى به ۱۷ زبان ترجمه شده است. در ضمن این را هم بگویم من در خارج از ایران بسیار شناخته شده تر هستم و تمام آثارم به چند زبان بارها ترجمه شده اند. بنابراین وظیفه من به عنوان نویسنده ایرانى جذب توده مردم است و وقتى این مردم درک مناسبى پیدا کردند، مى توانند به سراغ کارهاى انتزاعى هم بروند. دقت کن نیما هم در شعر نو واقع گرا است و وقتى مى گوید خانه ام ابرى ست یک روستایى هم آن را مى فهمد و لمس مى کند.
ادامه مطلب را
از اینجا بخوانید...
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد