بیتوته

شعر و ادب

بیتوته

شعر و ادب

شارل بودلر Ch. Baudelaire - سفر

چه ذهن کودکانه ای!شارل بودلر

نکته ی مهم را فراموش نکنیم، ما همه جا، بی آنکه بجوئیم، از بالا تا پایین نرده بان تقدیر، منظره ی ملال آور شهوت را دیده ایم :

زن را دیده ایم. این بنده ی پست، خودبین و ابله، که خود را می پرستد بی آنکه بر پستی این کار بخندد و خود را دوست می داردبی آنکه هرگز دلش سیر شود. و مرد را دیده ایم، این ستمگر شکمخواره، غارتگر و خشن و زر پرست که بنده ی بندگان است و جویی در گندابی روان.

دژخیمان دیده ایم که لذت می برند، مظلومان دیده ایم که می زارند؛ جشن ها دیده ایم که خون را چاشنی می زنند و عطرآگین می کنند. دیده ایم که هر قدرت چگونه فرمانروای قادر را خشمگین ساخته و توده ی تازیانه پرستان چگونه شعور خویش را گم کرده اند.

دین های بسیار مانند دین ما، از پله های آسمان بالا می روند. زهد و ورع مانند نازنینی که در بستر پر می غلتید، لذت را در میخ و خار می جوید.

بشر یاوه گو، فریفته ی هوش خویش، که اکنون هم مانند پیش دیوانه است، هنگام مرگ دهشتناک خود به خدا نهیب می زند که :

(( ای هم شان من ، ای خداوند من، لعنت بر تو باد! ))

و آنانکه نادانی شان کمتر است، و گستاخ دل به دیوانگی سپرده اند، از این گله ی بزرگ که تقدیر گرد هم آورده است می گریزند و به عالم پهناور افیون پناه می برند!


سفر ، بند ششم - شارل بودلر (۱۸۲۱-۱۸۶۷ ) - ترجمه ی دکتر پرویز ناتل خانلری

نظرات 2 + ارسال نظر
اطهر سه‌شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 12:40 ب.ظ http://brightfire.blogsky.com

امشب ز شراب شوق او مستم باز
ساقی ندهی پیاله در دستم باز
دیگر به چه رو به خواب بینم رویش
کز دوری او نمردم و هستم باز

انیس پنج‌شنبه 31 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 05:50 ب.ظ http://critic.blogfa.com

سلام استاد. با اجازه ت فیلمنامه ی سگ آندولسی رو تو وبلاگ جدید گروهیمون گذاشتم. امیدوارم مانعی نداشته باشه.

ممنون

سلام...
خواهش میکنم.
خوشحال میشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد